روزنامه جمهوری اسلامی: پوتین یک افسر «کاگب» است که بارها مخالفان خود را کشته
تاریخ انتشار: ۳۰ بهمن ۱۴۰۲ | کد خبر: ۳۹۷۸۴۰۴۷
روزنامه جمهوری اسلامی به مرگ ناوالنی واکنش نشان داد.
این روزنامه نوشت: سازمان زندانهای روسیه در خبری ناگهانی اعلام کرد الکسی ناوالنی، رهبر اپوزیسیون زندانی این کشور در ۴۷ سالگی درگذشت.
ناوالنی برجستهترین مخالف ولادیمیر پوتین، رئیس جمهور روسیه بود. وی فساد در نهادهای بالادست را افشا کرد، علیه حزب حاکم روسیه متحد مبارزه کرد و بزرگترین اعتراضات ضد دولتی در سالهای اخیر را سازماندهی میکرد.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
به مجرد انتشار خبر مرگ الکسی ناوالنی دهها تن در مسکو و سایر شهرهای روسیه بازداشت شدند و این اقدام دولت روسیه انگشت اتهام را بار دیگر متوجه پوتین کرد، زیرا این شیوه از مرگ مخالفین در روسیه مسبوق به سابقه است.
براساس گزارش سازمانهای حقوق بشری بینالمللی بازداشتهای بیشتری در شهرهای مختلف روسیه ازجمله مورمانسک، مسکو، روستوف-آن-دون، نیژنی نووگورود و سنتپترزبورگ صورت گرفته است. قبل از این بازداشتها، مقامات روسیه هشدار داده بودند که هرگونه برپایی تظاهرات در مسکو غیرمجاز است و هر کسی که در آن شرکت کند ممکن است بازداشت شود.
درباره چگونگی مرگ این منتقد سرشناس ولادیمیر پوتین گزارشهائی منتشر شده، ولی خبرگزاری روسی ریانووستی به نقل از منابع قضایی این کشور اعلام کرد ناوالنی که در حال سپری کردن دوران محکومیت خود در زندانی در منطقه سردسیری یامالونِنِتس روسیه بود، بعد از پیادهروی احساس ناخوشایندی کرد و بیدرنگ هوشیاری خود را از دست داد و مرد.
با قطع نظر از اهداف و تفکرات مخالفین پوتین، نکته قابل تأمل در وقایع مرتبط با رفتار رئیس جمهور روسیه با رقبای خود اینست که او آنها را به شکلهای گوناگون از سر راه خود برمیدارد تا در میدانی خالی از رقیب یکهتازی کند. الکسی ناوالنی، اولین قربانی این روش دیکتاتورمآبانه نیست و آخرین آن هم نخواهد بود.
قتل «یوگنی پروگوژین» مؤسس و فرمانده گروه شبهنظامیان واگنر در اول شهریور همین امسال (۱۴۰۲) هم یکی دیگر از مصادیق مخالفکشیهای ولادیمیر پوتین است. فرمانده واگنر، به دلیل سابقه طولانی دوستی با پوتین حاضر شد در تجاوز نظامی روسیه به اوکراین شبهنظامیان تحت امر خود را وادار کند مرتکب جنایات زیادی علیه مردم اوکراین شوند. با اینحال، صرفاً به دلیل اختلاف نظری که با بعضی از فرماندهان ارتش روسیه پیدا کرد و حاضر نشد تسلیم خواستههای آنها شود، پوتین او را طرد کرد و او در یک حادثه ساختگی سقوط هواپیما به همراه جمعی از یارانش کشته شد. در آن واقعه نیز تمام صاحبنظران و ناظران بر این عقیده بودند که یوگنی پروگوژین قربانی تمامیتخواهی و رقیبکشی پوتین شده است.
ولادیمیر پوتین که یک افسر کاگب بود، به دلیل تکیه بر شیوه مخالفکشی توانست برای سالهای طولانی در قدرت بماند و در چارچوب تفکر کشورگشائی برای احیاء شوروی سابق تلاش کند، تفکری که تصرف کریمه و چند منطقه از سرزمینهای متعلق به جمهوریهای دیگر و تجاوز به اوکراین با آنهمه خسارت جانی و مالی بخشی از عوارض آن هستند. به صاحب چنین تفکری نباید اعتماد کرد و ما باید این واقعیت را همواره در نظر داشته باشیم که همین تفکر در عرصه بینالمللی به زیادهخواهیهائی از قبیل قربانی کردن منافع کشورهای دیگر برای ارضاء خوی طمعکاری چنین افراد زیادهطلب و سلطهگری منجر میشود همانگونه که پوتین برجام را قربانی جنگ اوکراین کرد و مشکلات بزرگی با متهم کردن ایران به همراهی با روسیه در این جنگ برای کشورمان به وجود آورد.
این تجربه تاریخی یکبار دیگر نشان داد شرق و غرب سر و ته یک کرباسند، به هیچیک از آنها نمیتوان اعتماد کرد و سیاست اصولی «نه شرقی، نه غربی» که از میراثهای مترقی امام خمینی است باید همواره محور دیپلماسی خارجی نظام جمهوری اسلامی باشد.
منبع: فرارو
کلیدواژه: قیمت طلا و ارز قیمت خودرو قیمت موبایل ولادیمیر پوتین
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت fararu.com دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «فرارو» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۹۷۸۴۰۴۷ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
سرنگونی پوتین؟!/ او گورباچف نیست/ بعید است صاعقه دوبار به یکجا اصابت کند!
به گزارش خبرآنلاین، پیتر روتلند در تحلیلی برای ریسپانسیبل استیت کرفت وابسته به «اندیشکده کوئینسی» نوشت:ماکسیم ساموروکوف از مرکز کارنگی اخیرا مقالهای را باعنوان" رژیم شکننده پوتین" در فارن افرز منتشر کرده است. او نوشته مانند آنچه در گذشته برای شوروی اتفاق افتاد، سیستم پوتین هم همیشه درحال فروپاشی است.
این استدلال بر اساس یک قیاس تاریخی شکل گرفته است. طبق این قیاس نظام شوروی، قوی و تغییرناپذیر به نظر میرسید و عملاً هیچکس فروپاشی آن را پیشبینی نمیکرد. اما در نهایت شوروی فروپاشید. به همینترتیب، سیستم پوتین در حالحاضر قدرتمند و مقاوم به نظر میرسد و کمتر کسی میتواند فروپاشی آن را تصور کند. اما در نهایت این سیستم هم مانند شوروی، دچار فروپاشی خواهد شد.
مشخص است که چرا این استدلال برای فارنافرز دارای جذابیت است. پندار آرزومندانه همیشه مخاطب را جذب میکند. مردم دوست دارند آنچه را که میخواهند بشنوند را به آنها بگویند. بدون هیچ چشماندازی برای یک ضدحمله موفق در اوکراین، محتملترین سناریویی که باعث میشود کییف در جنگ پیروز شود، فروپاشی رژیم پوتین در روسیه است.
قیاسهای تاریخی میتوانند جذاب؛ اما گمراه کننده باشند. چرا که ممکن است توجه ما را بر شباهتهای سطحی متمرکز کنند، در حالی که تفاوتهای ساختاری را نادیده میگیرند. چندین دلیل مهم وجود دارد که مشخص میکند نظام پوتین در مکان بسیار متفاوتی با اتحاد جماهیر شوروی در دوره پرسترویکا قرار دارد.
اول اینکه میخائیل گورباچف تنها شش سال در روسیه قدرت را به دست داشت و هرگز نتوانست کنترل موثری بر حلقه داخلی رهبران شوروی داشته یا تغییری در بروکراسی ایجاد کند. در نتیجه او نتوانست ابتکارات سیاسی خود را اجرایی کند و ناچار شد تصمیمات رادیکالتری را اتخاذ کند که کل سیستم را بیثبات میکرد.
در مقابل پوتین پس از به قدرت رسیدن در سال دو هزار خیلی سریع بر نخبگان رقیب کنترل پیدا کرده و مکانیسم قدرت عمودی را احیا کرد. او ۲۴ سال است که در قدرت بوده و اکثر تحلیلگران موافقند که پایههای اصلی رژیم او آنقدر قوی است که احتمالا حتی از مرگ بنیانگذار خود هم جان سالم بهدر میبرد.
مسائل دوم این است: یکی از عوامل مهم در فروپاشی اتحادجماهیرشوروی این واقعیت بود که این کشور در یک جنگ در افغانستان بود و قابلیت پیروز بیرون آمدن از آن را نداشت. بنابراین اتحادجماهیر شوروی مجبور شد که با غرب وارد مذاکره شود. روسیه در حال جنگ در اوکراین است که هنوز اطمینان دارد که میتواند در آن پیروز شود.
مورد سوم اینکه اتحادجماهیر شوروی ورشکسته شده بود، کسری تجاری داشت و از خارج پول قرض میگرفت. در مقابل با وجود تحریمهای غرب، روسیه در سال گذشته ۵۰ میلیارد دلار مازاد تجاری داشته است. اقتصاد برنامهریزی شده شوروی سفت و سخت و ویرانکننده بود و دولت در گودالی از یارانههای دولتی فرو رفته بود. روسیه کنونی دارای یک اقتصاد سرمایهداری پویا است که بهخوبی در اقتصاد جهانی در اقتصاد جهانی ادغام شده و کارآفرینان مهارت خوبی در دور زدن تحریمهای غرب دارند.
نکته چهارم این است که اتحاد جماهیر شوروی، فدراسیونی بود که تنها ۵۲ درصد از جمعیت آن را روسها تشکیل میدادند. اما روسیه پوتین یک کشور متمرکزتر است که ۸۲ درصد از جمعیت آن را روسها تشکیل میدهند. مسلما برای روسیه احتمال شورش اسلامگرایان در قفقاز شمالی یک چالش امنیتی بالقوه است. اما منطقی که رمضان قدیروف رهبر چچن را تبدیل به یک رعیت وفادار برای مسکو کرده، در موارد دیگر هم صدق میکند. بر اساس این منطق بهتر است از جریان یارانهای که از مسکو میرسد لذت ببرید و لامبورگینی سوار شوید تا اینکه گروزنی یکبار دیگر به تلی از آوار تبدیل شود. چچنیها از جنگهای اول و دوم درس گرفتهاند که استقلالطلبی ارزش تلاش را ندارد. هیچیک از جمهوریهای دیگر در فدراسیون روسیه هم علاقهای به آغاز جنگ با مسکو ندارند.
حمله ۲۲ مارس ۲۰۲۴ به تالار شهر کراوکس، نه تنها یادآور این موضوع بود که اسلامگرایی افراطی همچنان یک تهدید امنیتی برای روسیه است بلکه نشاندهنده شکست اطلاعاتی گسترده سرویسهای اطلاعاتی این کشور بود. ایالاتمتحده از قبل به آنها هشدار داده بود که چنین حملهای در راه است. آنها باید نگهبانان مسلح را در تمام سالنهای کنسرت در مسکو مستقر میکردند. بااینحال، حملاتی مانند کراوکس باعث تغییر رژیم در روسیه نمیشود. تروریستها نه از قفقاز شمالی، بلکه از تاجیکستان آمده بودند. این نشان میدهد که هشت میلیون کارگر مهاجر از آسیای مرکزی یک خطر امنیتی بالقوه برای روسیه است. اما ارزش آنها در اقتصاد روسیه که با مشکل نیروی کار کم مواجه است، حداقل در حالحاضر از چالشهای امنیتی که ایجاد میکنند بیشتر است.
شورش واگنر در ژوئن ۲۰۲۳ یک تحول خارقالعاده بود و جدیترین تهدید برای ثبات رژیم پوتین از زمان تأسیس آن در سال دو هزار به حساب میآمد. ما هرگز نمیدانیم اگر یوگنی پریگوژین به عقب نرفته بود، چه رخ میداد. او به نیروهای خود دستور داده بود تا به سمت مسکو پیشروی کنند. اما آنچه میدانیم این است که قیام یا شورش واگنر در نهایت شکست خورد. پریگوژین مرده و به خاک سپرده شده و ثبات رژیم به سرعت برقرار شده است.
اجازه دادن به گروه واگنر برای توسعه و قدرت پیدا کردن تا جایی که بتواند آن شورش را به راه بیندازد، یک اشتباه جدی از سوی پوتین، پس از تصمیم او برای آغاز تهاجم تمام عیار به اوکراین بود. اما این یک اتفاق دور از ذهن باقی میماند و نمیتواند به عنوان پایهای برای سیاست ایالات متحده عمل کند.
برای پیروز شدن در دیپلماسی و جنگ نیاز به ارزیابی واقعبینانه از نقاط قوت و ضعف دشمن است. فروپاشی ناگهانی اتحاد جماهیر شوروی به ما یادآوری میکند که انتظار چیزهای غیرمنتظره را داشته باشیم. اما پوتین و رئیس جمهور چین شی جین پینگ از اشتباهات گورباچف درس خود را گرفتهاند. واشنگتن نباید سیاست روسیه خود را با این فرض بسازد که صاعقه دو بار به یک مکان برخورد میکند.
*ترجمه: مهسا مژدهی
۳۱۱۳۱۲
برای دسترسی سریع به تازهترین اخبار و تحلیل رویدادهای ایران و جهان اپلیکیشن خبرآنلاین را نصب کنید. کد خبر 1901563